ایران, مقاله ها

عیار و بار سکه قدیمی

بنابر آنچه که از لغت نامه ها و متون فارسی از نظم و نثر استنباط ی شود. عیار عبارت از زر و سیم یا فلز خالص دیگری است که در سکه ها و مصنوعات زرین و سیمین (نقره و طلا) وجود دارد و بار به فلز کم بهایی گفته می شود که برای استحکام و قابلیت چکش خواری نقره و طلا بدان افزوده می گردد و اصلاحات زر کامل عیار و دهدهی و غیره همه اصلاحاتی هستند که در این مفهوم بکار رفته اند. مثلا رشیدالدین می نویسد:

در عهد ارغوان خان و گیخاتو یرلیق شد که در آنجا نقره ی ده نه عیار زنند. آن اسم بود ولیکن ده هشت و هفت زیادت نه و آقچه ی روم که به نسبت بهتر از دیگر مواضع بود به جایی رسید که در ده دینار دو دینار نقره زیادت عیار نداشت. باقی تمام مس.

شاعران بزرگ نیز همه جا عیار را به همین معنی بگار برده اند:

کم بیش نباشد سخن حجت هرگز                                    زیرا سخنش پاکتر از زر عیار است  (ناصر خسرو)

باد برباغ همی عرضه کند زر عیار                          ابر بر کوه همی توده کند سیم طلال (فرخی سیستانی)

گرچه ز نارنج طفل پوست ترازو کند                                            لیک نسنجد بدان زیرک زر عیار (خاقانی)

خانه ای را چو تو همســـایه اســت                                                  دو درم ســیم کم عیار ارزد (سعدی)

زانجا گه پرده پوشی عفو کریم توســت                          بر قلب ما ببخش که نقدی اســـت کم عیار (حافظ)

 

و این همه مثال از این جهت ذکر شد تا خوانندگان بدانند که در مفهمو عیار به معنی زر و سیم خالص تردید نیست؛ با این وصف دیده شده است که برخی از دانشمندان و نویسندگان مفهوم عیار را بجای بار بکار برده اند. در خاندان طاهری آمده است:

«سکه کامل عیار هم رایج بود که آن را زر دهدهی که هر ده جزو آن طلاست و عیار ندارد، می گفتند» یا «جعفربین یحیی برمکی، وزیر معروف هارون سکه ای زده بود که عیارش کمتر از سکه های طلای دیگر بود و ایرانیان آن را بیشتر می پسندیدند.»

نویسنده ی تاریخ آل جایر نیز این شاتباه را تکرار کرده و نوشته ، بار دیگر سبب اختلال در کار و تقلب می گردید. بدین جهت عیار را ازبین بردند و فقط طلا را با کمی پوره (BORAX) و نقره را با کمی جیوه مخلوط می کردند.»

عجب تر آنکه، حتی در اسناد ضرابخانه نیز گاهی عیار را به معنی ناخالصی ذکر کرده اند. مثلا در گزارشی که ظاهرا در سال 1304 ق به آقا ابراهیم امین السلطان صاحب امتیاز ضرابخانه داده اند، آمده است:

جناب آقای امین السلطان حسب الامر ابلاغ فرموده اند که مدال های طلای دوه تومانی معمولی که به قیمت 13 تومان و وزن آنها به انضمام عیار معمولی 6 مثقال و 6 نخود است، من از طلای آنها کسر و به عیار آن افزوده می شود که هریک دانه مدال طلا همان 6 مثقال و 6 نخود وزن داشته و از مبلغ ده تومان زیاده قیمت برندارد، در این صورت هریک دانه مدال 4 مثقال و 7 نخود و 3 گندم طلا برمی دارد و 1 مثقال و 22 نخود و 1 گندم عیار.

با این همه، چنانکه در مقدمه ی این مقال ذکر شد، عیار عبارت از زر وسیم (نقره و طلا) موجود در یک سکه و معیر هم عنوانی بود برای کسانی که در خلوص و صحت وزن مسکوکات مسئولیت و نظارت داشته اند. در تذکرة الملوک آمده است:

«شغل متعلق له معیران از قدیم الایام آن است که استادان به وقوف و اطلاع ایشان طلا و نقره را به وزن مقرر، بدون غل و غش در ضرابخانه به اتمام رسیده، به سکه ای که به نظر آفتاب اثر رسیده، سکه کنان ملازم دیوانی نقوش نموده باشند.»

شادروان استاد همایی هم سروده است:

شعرش همه چون زر دهدهی                          از نقد سخن کامل العیار

منبع: پول و سکه، نویسنده: عبداله عقیلی، بازنویسی وتنظیم: علی بهرامیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *