ایران, مقاله ها

سکه های هخامنشی بخش دوم

داستان پی تی یوس ( Pythius ) لیدایی حکایت از آن دارد که هنوز بیش از چهل سال از ضرب نخستین نمونه های دریک نگذشته بود که میلیون ها عدد از این سکه ها در کنچینه های بازرگانان و ثروتمندان آن عصر ذخیره شده بود. به روایت هرودوت، وقتی خشایارشاه از رود هالیس (قزل ایرماق امروزی) گذشته به شهر سلن (Selene) رسید، پی تی یوس به خدمت او آمد و اجازه خواست تا با تقدیم مبلغی، به هزینه های نظامی شاه کمک کند. شاه با تعجب پرسید: مگر تو چه مقدار نقدینگی داری؟ گفت: دو تالنت و ۷ هزار سکه، کمتر از ۴ میلیون دریک. شاه از گفته ی او خرسند شد، به خانه ی او رفت و چی تی یوس را به میزبانی خود مفتخر ساخت و فرمان داد تا ۷ هزار سکه طلای دیگر به او بدهند تا نقدینگی اش به ۴ میلیون دریک بالغ گردد.

با این حال، لونورمن (Le Norman) نوشته است:

هخامنشیان جز به ضرورت سکه نمی زدند؛ چنانچه وقتی اسکندر به خزائن شوش دست یافت، بیش از ۹۰۰۰ سکه در آنجا نبود؛ درصورتیکه بیش از ۴۰ هزا تالنت شمش طلا در خزانه ذخیره شده بود.

بابلون دراین باره نظر دیگری دارد و می گوید: بنا به روایت مورخین، حتی پس از اسکندر، خزانه های پرستشگاهها به مخصوصا پارتنون (در قرن پنجم پ.م. بر فراز تپه آکروپل در آتن بنا شد) و دلوس (یک جزیره بسیارکوچک در یونان که محراب آپولو درآنجا کشف شد.) مملو از دریک بوده اند. درنتیجه کی توان تصور کرد که سکه های طلا بیشتر در شهرهای آسیای صغیر و سواحل یونان که قرن ها پیش با آن آشنایی داشتند، متداول بوده و در همان نواحی هم ضرب شده است. اما ساکنان ایالات مرکزی و جنوبی ایران به پیروی از نیاکان خود، به داد و ستد و توزین شمش های طلا و نقره که یادگار معاملات گذشته با بابلیان بوده، علاقه بیشتری داشته اند. چنانچه گنجینه کوه آتوس که در سال ۱۸۹۳م. کشف شدو دفینه دیگر بعدها در مَمِّنِلی به دستآمده، همه از وفور دریک در قلمرو غربی متصرفات هخامنشیان حکایت دارد. درصورتیکه در هیچ یک از صفحات مرکزی و جنوبی چنین دفینه ای یافت نشده است.

ضرب سکه طلا از امتیازات خاص شاهنشاه بود و سرپیچی از آن مجازات سنگیم داشت؛ چنانچه یکی از گناهان کوروش دوم که به محاکمه و اعدام او منجر شد، این بود که هنگام لشکر کشی به بابل، سکه طلا زده و به امتیاز شخص شاه تجاوز کرده بود. با این وصف، هد (Head) سکه ای را معرفی می کند که به نظر او در سیزیک (Cyzicus) ضرب شده و طراز آن عینا مانند طراز نقره ای است که فرناباد در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم پ.م. ضرب کرده و بر پشت آن برخلاف دریک، نصویر یک کشتی جنگی به چشم می خورد که مخصوص شکل بود.

دریک قطعه ی کوچک و محدبی است که از طلا، با شکل نامنظم، غالبا بیضی و گاه مدور که بر قسمت محدب آن تصویر شاهنشاه با تاج و ریش (به استثنا سکه منسوب به کوروش جوان) که ردای سلطنتی یا لباده پارسی نقش بسته و او را در حال تیراندازی به سوی یک دشمن فرضی نشان می دهد. بر پشت سکه، که کمی صاف تر است، فرورفتگی مستطیل مانند نامنظمی دیده می شود که احتمالا اثر برجستگی کوچک است که بر سطح سکه زیرین تعبیه می کرده اند. تا مطلس به هنگام ضرب تکان نخورد و جابجا نشود، ولی در همین فرورفتگی ها آثاری شبیه به حیوانات واقعی یا افسانه ای یا علاماتی از رموز و الفبای یونانی به چشم می خورد که مفاهیم روشنی ندارند و حتی بود و نبودشان مورد تردید است؛ به استثنا یک دریک که پشت آن تصویر (pan) با شاخ گوزن (رب النوع چوپانی در یونان قدیم) در کنار گودی مسنظیل شکل یده می شود. با این وجودسکه شناسان با دقت در همان علائم مبهم و ناشناخته برای طبقه بندی سکه ها و تشخیص زمان و محل ضرب و انتساب آنها به شاهان مختلف استفاده می کنند؛ چون هیچ نشانه دیگری که نام شاه یا تاریخ و محل ضرب سکه را نشان دهد بر آن نیست.

بسیاری از سکه شناسان کوشیده اند با تعمق در بعضی از رموز و دقایقی که به نظر آنها در سکه ها نهفته، برای شناسایی بیشتر راهی پیدا می کنند از جمله هیل (Hill) آنها را به همین طریق در ۴ گروه دسته بندی کرده است:

الف) شاه با کمانی بزرگ در دست چپ و خنجری در دست راست.

ب) با همان کمان در دست چپ و نیزه ای در دست راست.

ج) درحال کشیدن کمان و تیر اندازی

د) تصویر نیمتنه شاه با کمان در دست چپ و ۲ چوبه تیر در دست راست.

اما هد، گروه بندی دیگری دارد:

۱-      سکه ها سلطنتی

۲-      سکه های ایالتی با طراز سلطنتی

۳-      ساتراپی

۴-      مسکوکات ایالات خراجگزار

کارشناسان معتقدند که هرچند داریوش در ضرب سکه از کرزوس تقلید کرد، ولی برای آنکه سکه خود امتیاز بیشتری بدهد و یونانیان را به پذیرش آن ترغیب کند، وزن دریک و شکل را کمی سنگین تر گرفت. وزن معمولی دریک ۸٫۴۲ گرم برابر با ۱۲۹٫۷ گندم بود که از استاتر های ۱۲۶ گندمی کرزوس سنگین تر بود. وزن شکل را نیز ۸۶ گندم تعین کرد که نسبت به همتای لیدایی خود حدود ۲ گرم سنگین تر بود.

سکه های طلا فقط در واحد های یک دریکی و دو دریکی ضرب می شدند، ولی نمونه های بسیار نادری با وزن بسیار کم یک دوازدهم و یک پانزدهم در موزه بریتانیا و برلین وجود دارد که هدف از ضرب آن روشن نیست و ممکن است برای سنجش عیار و توزین دقیق سکه های بزرگتر ساخته شده باشد.

نیم دریکی ضرب نمی شد و اینکه گزنوفن نوشته است: «به هر سرباز ۳ نیم دریکی در ماه وعده داده شده بود.» نباید این گمان را پیش آورد که واقعا چنین سکه ای وجود داشته، بلکه نشانه صحت آن وجود ندارد و تا کنون هم چنین سکه ای دیده نشده است. شاید مقصود این بوده که به هرسرباز یک درهم و نیم در ماه وعده داده بودند.

شکل سکه نقره هخامنشی، نسبت به دریک از اعتبار کمتری برخوردار بود، ولی طرازی متنوع داشت چون ساکنان سرزمین های تابعه برای رفع نیازمندی های محلی خود، مسکوکات مختلفی داشتند که شِکِل به تنهایی قادر به رفع حوائج آنها نبود. ازین جهت، داریوش آن مسکوکات را از رواج نیانداخت، ولی آنها را فقط با توزین می پذیرفت و سپس ذوب و به شمش نقره تبدیل می کرد تا در موقع لزوم از آنها برای ضرب شِکِل استفاده کند.

پادشاهان هخامنشی و دوران سلطنت آنها

پادشاهانی که در عهد آنها سکه های طلا و نقره پادشاهی ضرب شده از این قرارند:

نام پادشاه

دوره حکومت پ.م.

داریوش اول

۵۲۱-۴۸۶

خشایار شا اول

۴۸۶-۴۶۵

اردشیر اول

۴۶۵-۴۲۵

خشایارشا دوم

۴۲۵-؟

داریوش دوم

۴۲۴-۴۰۵

اردشیر دوم

۴۰۵-۳۵۹

کوروش جوان

۴۰۱-؟

اردشیر سوم

۳۵۹-۳۳۸

آرسس

۳۳۸-۳۳۷

داریوش سوم

۳۳۷-۳۳۰

درباره ساتراپها و فرمانروایان تابعه که در این دوران طولانی در متصرفات پهناور هخامنشیان سکه زده اند، کتابهای متعددی نوشته شده که سکه های ایران در دوره هخامنشی تالیف ارنست بابلون، تجربه شادروان خانم ملک زاده و دکتر خانبابا بیانی (تهران آثار ملی، ۱۳۵۸) از بهترین آنهاست.

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *