ایران, مقاله ها

خط پهلوی

خط پهلوی که استادان زبان آنرا فارسی میانه اصطلاح کرده اند، در بدو امر زمان اشکانیان (۲۵۰ قبل از میلاد تا ۲۲۶ بعد از میلاد) و سپس ساسانیان (۲۲۶ میلادی تا ۶۶۱ میلادی) از روی خط آرامی با تغییرات مختصری که در آن به عمل آمده رسوخ داشته است و چون آنرا منسوب به پارت ها می دانند از این رو با قلب و تبدیل حروف پهلو شده است (پرثو (parthacva)» پرتو» پرهو» پلهو» پهلو) در حالی که به عقیده بعضی از اساتید انتساب این خط به پارت ها صحیح نبوده زیرا خط پهلوی از آرامی گرفته شده و خط آرامی نیز پیش از زمان هخامنشی ها و زمان آنها متداول بوده است.

پهلوی اشکانی در آذربایجان، خراسان، اصفهان، کردستان، سواحی غربی خزر و ارمنستان رواج داشته است و آثار چندان مهمی از آن بدست نیامده و بیشتر روی مسکوکات اشکانی و همراه نوشته های پهلوی ساسانی در سنگ ها نقر شده است و اوراقی نیز از پوست آهو در سال ۱۹۰۹ میلادی در اورامان بدست آمده که قباله ملکی است به خط اشکانی مربوط به سال های سده اول پیش از میلاد.

بنجاف اورامان سه نسخه است روی پوست آهو، دو نسخه به زبان یونانی متعلق به سال ۸۸ ق.م. که بر پشت آن پنج سطر به خط پهلوی اشکانی نوشته شده و بر حسب تحقیق مینس مربوط به اواخر مهرداد دوم (حدود ۸۸ ق.م.) می باشد و دیگری زمان فرهاد چهارم اشکانی حدود سال ۲۱ق.م. و آن یکی که به خط پهلوی است کمی بعد از دومی نوشته شده است. این نسخ در موزه بریتانیا نگهداری می شود.

یک کتیبه پهلوی اشکانی نیز در ده دوازده سال پیش در شوش ضمن حفر قر یکی از ساتراپ ها بدست آمد و متعلق به زمان اردوان پنجم (۲۱۳-۲۲۶م) می باشد ه اینک در موزه ایران باستان نگهداری می شود.

این نوشته در متن و حاشیه نقش اردوان پنجم در حالی که چیزی شبیه به دستخط فرمانداری یا حلقه و تاج به هربان شوش می دهد، کنده شده. خط متن ۶ سطر و در حاشیه نیز دور مجلس حجاری منقور است. اردوان اشکانی در این مجلس روی صندلی نشسته و با دست راست فرمانروا به شهربان شوش که در جلویش ایستاده می دهد.

در کاوش های اخیر که در نسای عشق آباد انجام گرفته ضمن پیدایش اشیا و مجسمه های سنگی نظیر مجسمه های یونانی و چند ساغر(ریتون) مثل ساغرهای هخامنشی و بسیاری کتیبه های اشکانی روی قطعات سفال و خم هایی در حدود ۲۰۰۰ قطعه پیدا گردیده است. خط این کتیبه ها به خط قباله اورامان، آرامی ولی زبان آنها پارتی است و قسمت عمده آن هزوارشهای آرامی است. خطوط نامبرده متعلق به زمان اشکانیان و تاریخ آنها پیش از میلاد و جدیدترین آنها را سده اول میلادی حدس زده اند. دراین صورت این خطوط قدیمی ترین خط پهلوی اشکانی مکشوفه خواهد بود مضمون این کتیبه ها نام های ایرانی و نام امشاسپندان و بعضی از خدایان آریای (مهر رشن سروش) می باشد.

کتیبه کال جنگال نزدیک بیرجند نیز پهلوی اشکانی است که بر حسب تعداد اساتید زبان پهلوی به احتمال قوی آن را مربوط به اوایل دوره ساسانی دانسته و بر حسب تحقیق آقای دکتر صاد کیا استاد دانشگاه تهران خطوط کال جنگال را همان حروف پهوی اشکانی «گشته دبیره اشکانی» است که بر روی سکه های چندتن از پادشاهان اشکانی و از روی بنجاق اورامان و سنگ نوشته های ساسانی نوشته شده و معنی آن این است که «پسر اردشیر نخور شهربان»

پهلوی ساسانی در جنوب و جنوب غربی کشور رایج بوده و بدان نوشته اند ولی اغلب کتیبه های ساسانی با هر دو خط نوشته شده ازین جهت که همه افراد کشور بتوانند انرا بخوانند و چون در پاره ای نقاط خط و زبان یونانی د دوره اسکندر و جانشینان او و سلوکی ها و اوایل سلطنت پارت ها نفوذ زیادی پیدا کرده و تا حدی همه به آن خط آشنا بودند. ازین رو گاهی همراه نوشته های ساسانیان خط یونانی نیز در کنار خط پهلوی نقر گردیده است(نقش رستم، نقش رجب). خط پهلوی دارای ۲۵ حرف باصدا و بی صداست بدین ترتیب:

ا ب گ ج د ه و ز ی ل ک م ز س ف پ چ ژ ر ش ت ث خ ذ غ

هزوارش: عده زیادی بیش از یک هزار هزوارش یعنی لغاتی که به زبان آرامی نوشته می شده و به زبان پهلوی می خواندند. مثل اینکه شاه را ملکا که کلمه ای آرامی بوده می نوشته اند و خواندن شاه می خواندند. شاهان شاه ملکان ملکا (malekan malrka) نوشته می شده و یا به جای واژه مردم، گبره ام کلمه آرامی نوشته می شده و در تلفظ مردم خوانده می شود. (“مرد” به زبان آرامی “گبره” و  “ام” پسوند زبان پارسی بود که به آخر آن افزوده شده و معنی مردم می داده.) (به جای “دیوانه”، کلمه آرامی “شیدا” را می نوشتند و در تلفظ دیوانه می خواندند.)

و همچنین:

لهما (lahma) به معنی نان

من (Min) به معنی از

لوتح به معنی با

بیسرا (bisra) به معنی گوشت

زنا (zana) به معنی این

برا (bara) به معنی پسر

مانند اعداد سیاقی که به عربی نوشته می شده و به فارسی تلفظ می شده.

نظیر هزوارش های خط پهلوی در زبان های اروپایی هم هست مانند:

تلفظ انگلیسی

معنی

تلفظ لاتین

علامت اختصاری یا هزوارش

That is

یعنی

Id Est

i.e

For Example

مثلا

Exemplae

E.G

And so on

و غیره

Et Cetra

Etc

God Willing

انشاالله

Deo Volontae

D.V

مثلا این کتیبه:

۱-      پتگری زنا مزدیسن ارتخشتر ماکان ملکا ایران، مینو چتری من یز برابغ پاپک ملکا، اینطور خوانده می شده:

۲-      پتگر این مزدیسن بگ ارتخشتر شاهان شاه ایران که چتر ازیزتان پسر بغ پاپک شاه،

۳-      معنی به فارسی امروز: این پیکر خداوندگار مزداپرست اردشیر شاهنشاه ایرا که نژاد خدایان (دارد) پسر خداوندگار پاپک شاه.

هزوارش یا زوارش (ایدئوگرام) ( زوارش از ریشه زواریدن به معنی پنهان کردن می باشد) در واقع بطوری که گفته اند، پنهان کردن معنی کلمات پهلوی در لغات آرامی بوده است و وجه همین هزوارش ها در زبان پهلوی آن زبان را مشکلتر و اتفاقا در نوشته های زمان ساسانیان و بعد از آنها و سایر نوشته های پهلوی غیر از نوشته های تورفان مربوط به مانوی ها از کلماتِ موجود می باشد.

منبع: کتاب تمدن ساسانی نوشته علی سامی

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *