ایران, مقاله ها

سکه های ساسانی بخش اول

با اینکه سراسر خطه پارس بویژه استخر که منشا و رستخیر و کانون قدرت آنها بود، همه جا آثار و کتیبه ها و آرامگاه های شاهان هخامنشی به چشم می خورد و همه روزه از برابر آثار باقی مانده تخت جمشید و نقش رستم می گذشتند و حتی بر دیواره های سنگی آنها کتیبه می نگاشتند، چنین وانمود می کردند که هیچگونه آگاهی از دوره طولانی و پرشکوه شاهنشاهی هخامنشی ندارد هرچند که در کارنامک اردشیر از نسل دارا پسر دارا معرفی شده بی گمان از پادشاهان هخامنشی است.

پاپک پدرخوانده اردشیر، بنیانگذار پادشاهی ساسانی، یکی از شهریاران محلی و موبد آتشکده ناهید در استخر بود و با این سمت، حکومتی نیمه مستقل داشت و از آنجا که دوره ی حکومت او با عصر انحطاط و ناتوانی اشکانیان مصادف بود، به فکر استقلال و توسعه قلمرو خود افتاد. نوشته اند: با اطلاعی که از علم اختر شناسی داشت، مکاشفه یا در رؤیایی صادقانه، دریافت که ساسان، چوپان او از نژآد شاهان است و دارای پسری خواهد شد که به پادشاهی سراسر ایران زمین خواهد رسید. پس زن یا دختر خود را به ازدواج او در آورد و از آن وصلت، اردشیر زاده شد. بدین ترتیب روشن نیست که او پسر زن یا نوه دختری پاپک بوده، هرچند که در کارنامک  منابع دیگر همه جا او را اردشیر پاپگان یعنی اردشیر پسر پاپک نوشته اند.

به موجب افسانه هایی که سالها بعد درباره درباره دستیابی او به مقام سلطنت نوشته شده است، چنین آورده اند که پس از رسیدن به نوجوانی و راه یافتن به دربار اردوان چهارم (۲۱۶-۲۲۴ م) با همدستی یکی از کنیزکان او از پادشاه اشکانی گریخته، «به یاری فرّه ایزدی» که به هیئت گوسفندی سفید در راه به او پیوست، در جنگهایی که پیش آمد، بر اردوان پیروز گشته، او را کشت و سلسه ساسانیان را بنیان گذاشت.

در تبلیغات پردامنه ای که پس از کسب قدرت روحانی-سیاسی این طایفه آغاز شد و چندین قرن ادامه یافت، چنین وانمود می کردند که شاهنشاه چهر (نسب) از ایزدان دارد و پادشاهی او ازلی و ابدی است. هریک از این خاندان که به حمایت آیین زردشت همت گمارد، به فرّه ایزدی دست می یابد و فرمانروای بی چون و چرای ایرانشهر خواهد شد ولی اگر بزه کار گردد و از قوانین آن آیین سرپیچی کند، آن فرّه ز او دور خواهد شد و سلطنت خود را از خواهد داد. بدین ترتیب بود که از اوائل قرن سوم میلادی یک حکومت دینی یا دین دولتی بوجود آمد که شاهنشاه را مظهر حکومت زمینی و آسمانی معرفی می کرد.

در دوران سلطنت نخستین پادشاهان این سلسله، که قدرت مذهبی و سیاسی در انحصار آنان بود، هرچند روحانیان کم پایه تر نیز نفوذ محلی روبه توسعه ای داشتند، عملا تحت الشعاع قدرت شاهان بودند. اما با ظهور روحانیان قدرتمند تری مانند آذر پادمهر اسپندان که اوستا را در زمان پادشاهی شاپور دوم (۳۰۹-۳۱۶ م) جمع آوری کرد و کرتیر که به تدریج از هیربدی آتشگده استخر در زمان شاپور اول (۲۱۴-۲۷۳ م) تا بهرام دوم (۲۷۶-۲۹۳ م) به مقام موبدان موبد و داور رسید و نگهبان آتشکده ناهید که خاص شاهان بود به او تفویض شد، عملا قدرت روحانی از پادشاهان منتزع گردید.

کرتیر به کشتن مانی و ایجاد تمرکز در سازمان های مذهبی و تغییراتی در آیین زردشتی که نوعی بازگشت به زردشتیگری متحجر عهد قدیم بود، به چنان مقام و مرتبیتی رسید که توانست در دستیابی بهرام دوم به سلطنت، نقش اول را بازی کند و مانند شاهان فرامین و شرایع خود را بر کتیبه های سنگی بنگارد ( کتبیه کرتیر در نقش رستم) قدرت روحانیان کم کم به جایی رسید که بر خلاف سنت معمول، در تاجگزاری ها که تا اویل قرن پنجم تاج راشاهان به دست خود بر سر می گذاشتند، تاج بهرام پنجم (۴۲۰-۴۲۸ م) را روحانیان بر سرش نهادند و این بدان معنی بود که مصداق خارچی آن یعنی فردی که فرّه ایزدی با اوست، تشخیص می دهند.

از آن پس دوران انحطاط ساسانیان آغاز شد و مداخله موبدان در امور مملکتی به جایی رسید که  به عزل و نصب شاهان می پرداختند و جز در مدت کوتاهی از پادشاهی خسرو اول انوشیروان (۵۳۱-۵۷۴ م) که او نیز در قتل عام مزدکیان عامل اجرای مقاصد آنان بود، و پیش از آن نیز یکبار پدرش قباد (۴۸۴-۵۳۱ م) را از سلطنت خلع کرده بودند، عملا در همه امور دخالت و نفوذ داشتند.

سکه ها:

کلیات: سکه های ساسانی که خوشبختانه به وفور در موزه های معتبر جهان و مجموعه های شخصی وجود دارند( بیش از ۱۲۰۰۰ قطعه در موزه تاریخ و موزه آرمیتاژ روسیه وجود دارد). از ارشمندترین اسنادی هستند که پژوهندگان را در بررسی های تاریخی که در دوران های سرنوشت ساز ایران باستان یاری می دهند. از بنیانگذاران سلطنت این دودمان و فرّو شکوه پادشاهان و دوران قدرت و عظمت مذهبی- سیاسی آنان گرفته، تا دران پیرگی موبدان و سلب کسوت روحانی از آنها و آغاز انحطاط و زوالشان حکایت می کنند و همچون چراغی پرفروغ بر زوایای تاریک تاریخ تمدن عصر ساسانی و تغییرات تدریجی سیاسی و اجتماعی و آداب و رسوم و عقاید و آراء مذهبی مردم این عصر پرتو می افکند.

نخستین سکه های این سلسله، که در زمان پاپگ و اردشیر پاپگان (۲۲۴-۲۴۰ م) ضرب شده اند، از حیث وزن و طراز متاثر از سکه های شهریاران محلی پارس هستند، ولی از اواسط پادشاهای اردشیر، تغییراتی در آنها پدید آمده است.

این سکه ها از زمان اردشیر تا مرگ یزدگر سوم (۶۳۲-۶۵۱ م) به طور کلی بارگو کننده جزئیاتی از مفاهیم و شعائر مذهبی و تبلیغات زردشتی و تاج بخشی ایزدان به پادشاهان این سلسله هستند، هرچند که با مرور زمان و تکرار و تقلید رموز و نشانه ها، اثر تفهیمی آنها ازبین رفته و تا سالها پس از استیلای اعراب نیز همان شعارهای نامفهوم دینی-سیاسی ضرب شده اند.

مشخصات: سکه های ساسانی معمولا از جنس نقره و برنز و مس و ندرتا طلا هستند.

طلا: در عصر اشکانیان، مانند رسم یا قراری نانوشته، ضرب سکه زرین به رومیان اختصاص یافته بود و پادشاهان مسالمت جوی آن سلسله به رعایت آن سنت، سکه طلا نمی زدند، ولی اردشیربا ایجاد سیستم دو فلزی طلا و نقره آن رسم را بر انداخت و به انحصار رومیان پایان داد. نام سکه های طلای ساسانی روشن نیست، ولی در متون تاریخی، همه جا آن را دینار نوشته اند که از دنارئوس رومیان گرفته شده و  بعد ها بر سکه های حکومت های اسلامی نیز اطلاف می شد.

در ایران، معادن طلای فراوان و سرشار مانند آنچه رومیان در اختیار داشتند، وجود نداشت و با اینکه نویسندگانی همچون ابودلف به معادن متعدد طلا در نواحی مختلف ایران اشاره کرده اند، کاملا روشن است که آن معادن قابلیت برداشت انبوه و صرفه اقتصادی را نداشتند. در فارس هم که کانون حکمفرمایی و ضرابخانه های مهم ساسانی و تجارت وسیع دریایی آنها بود، از معادنی که دارای ذخیره فراوانی داشته باشند، سراغ نداریم مگر معدن موته که در نیم قرن اخیر مود توجه قرارگرفته و بر طبق آمارهایی که داده اند، سالیانه ۶۰۰ کیلوگرم طلا از آن برداشت می شود. به همین سبب ضرب سکه طلا بسیا محدود و منحصر به جشنها و مراسم خاص مانند تاجگزاری ها  و فتوحات جنگی و از این قبیل بود که تاثیر مهمی در امور تجاری نداشت، اما گمان می رود که متصرفات شرقی آنها مثلا در بلخ که به سبب همجواری با معادن طلای کوه های تیانشان، از مراکز هنر فلزکاری و تولید زرین آلات بود، این نوع سکه ها هم رواج بیشتر داشتند. بنابرین نظربرخی نویسندگان دایر بر وفور سکه های زرین در آن عصر مورد تردید است و نمونه های بسیار کمیاب این سکه ها هم نظر آنان را تایید نمی کند.

وزن: نخستین سکه های زرین اردشیر برابر یک درهم اتیک = ۸٫۲۰ گرم و کمی سنگین تر از آئوری (Aureus)  رومیان بود که در عهد امپراطوری اوگوست (۷۹-۱۴ پ م) ۷٫۸۰ گرم وزن داشت، ولی به تدریج از وزن آن کاسته شد تا زمان امپراطوری کنستانتین (۳۲۳-۳۶۱ م) که وزن آن به ۴٫۵۵ گرم تقلیل یافت و نامش به سولیدی (Solidus) تغییر کرد.

فرمان ضرب سکه از امتیازات ویژه شاهنشاه بود و تخسی از آن به معنی طغیان و سرکشی شناخته می شد، چنانچه نرسی (۳۲۹-۳۰۹ م) به هنگام فرمانروایی ارمنستان ادعای شاهنشاهی خود در برابر بهران سوم (۲۹۳ م) را با ضرب سکه های طلا آغاز کرد.

منبع: پول و سکه، نویسنده: عبداله عقیلی، بازنویسی وتنظیم: علی بهرامیان

عکس از: grifterrec.com

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *